تاريخ : سه شنبه 19 آبان 1394 | 11:21 AM | نويسنده : حدیثه

آخر دنيا كجاست؟

وقتي ناراحتي ، با خودت ميگي كاش آخر دنيا بود!

وقتي ديگران ناراحت مي بيننت ميگن: مگه دنيا به آخر رسيده؟

آخرش اين آخر دنيا خوبه يا بد؟!

اصلأ آخر دنيا كجاست؟

اگه تو پيشم نباشي،همه جا و هر لحظه اش، واسه من آخر دنياست...

ابزار پرش به بالا
تاريخ : دو شنبه 27 مهر 1394 | 1:47 PM | نويسنده : حدیثه

زندگي فهم نفهميدن هاست/ 

  زندگي پنجره اي باز به دنياي وجود/

تا كه اين پنجره باز است، جهاني با ماست/ 

آسمان،نور،خدا،عشق،سعادت با ماست/

زندگي درك همين اكنون است/ 

زندگي شوق رسيدن به همان فرداييست/

كه نخواهد آمد/ 

تو نه در ديروزي و نه در فردايي/  

ظرف امروز پر از بودن توست/ 

شايد اين خنده كه امروز دريغش كردي/

آخرين فرصت خنديدن توست/

زندگي رسم پذيرايي از تقدير است/ 

زندگي فاصله ي آمدن و رفتن ماست/ 

زندگی همهمه مبهمی از خاطره هاست/   

هر کجا خندیدیم زندگی هم آنجاست....  

زندگی شوق رسیدن به خداست/ 

خنده کن بی پروا/

خنده هایت زیباست....

ابزار پرش به بالا
تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 5:27 PM | نويسنده : حدیثه

تو میروی …

اما بدان چیزی عوض نمی شود

پای ما تا ابد گیر است …

من و تو

شریک جرم یک مشت خاطره ایم …

ابزار پرش به بالا
تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 5:6 PM | نويسنده : حدیثه

بادی بذر تـو را در دلـــم انداخـــت و ُ رفــت

من مانـــده ام و ُ این  ریشــه ی قطــور دلــدادگی

و هـــزار جــوانه ی شــکفته از یـادَت

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 15 مهر 1394 | 9:9 PM | نويسنده : حدیثه

عشق،

خطای فاحشِ فرد

در تمایز یک آدم معمولی

از بقیه آدم های معمولی است.

- جرج برنارد شاو

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 15 مهر 1394 | 9:9 PM | نويسنده : حدیثه
عصر عصرتنهاييست،
نگاه كه كني ميبيني همه ترجيح ميدهند صندلي جلوي تاكسي بنشينند،
همه تلاش ميكنند آهنگهاشان را تنهايي گوش بدهند،
هيچكس دوستي را براي هميشه اش نگاه نميدارد

 چون اينجورچيزها تاريخ مصرفشان گذشته،
وسيله هاي آشپزخانه ها نيازي به مادر ندارند و دوربينهاي 
عكاسي نيازمند كسي نيست كه بتواند بگويد سه،دو،يك..
خودت نگاه كن ميبيني سلفي ها و مونوپاد
ها چقدرخوب تنهايي را حفاظت ميكنند

 تا مجبورنشوي از رهگذري در پارك خواهش كني پرتره ي زيبايي از 
دوستيهايتان رسم كند و مجبور نشوي لبخندي از اجبار تحويلش بدهي...
چون نه دوستي هست نه رهگذري،همه ي رهگذر ها درحال چك كردن پيام هستند،
هركدام از سرنشينان تاكسي آهنگي را به تنهايي گوش ميدهند،

اگر خدايي ناكرده روزي از اجبار سوالي از كسي پرسيدي حتما بابت 
خدشه دار شدن حريم وسيع تنهايي اش مفصل عذر بخواه،
يادت باشد آن چند نفري كه هنوز دوروبرت هستند را نپراني،
مراقب دوستیهایمان باشیم...
 
ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 15 مهر 1394 | 9:3 PM | نويسنده : حدیثه

باران رو دوست دارم .. 

صدایش .. هوایش .. عطرش .. نفس هایش ...

باران را دوست دارم 

مثل خودم دیوانه است .. 

کاری ندارد چه هستی و کی هستی ..

وقتی بیاید .. هوایت را عوض میکند . .. 

دیوانه ات میکند باران .. 

با باران 

میتوانی زندگیت را از نو شروع کنی

تمام حرفها و کنایه هارا دور بریزی و یکبار دیگر

شروع کنی

باران شاید .. 

شاید دلتنگ کسی است که نیست .. 

باران را دوست دارم 

چون ...

مثل خودم استــ ..

بی هوایت میکند .. دیوانه ات میکند .. !

سهراب اشتباه میگوید که زیر باران میتوان عاشق شد

زیر باران بایـــد عاشق شد ...

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 15 مهر 1394 | 8:36 PM | نويسنده : حدیثه

آب بسيار است ..

اما غرق شدن درچشمان کسی که 

دوستش داری لذتی دیگرداره

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 20 شهريور 1394 | 9:52 PM | نويسنده : حدیثه

زندگی به من آموخت که
هر چیزی قیمتی دارد ...
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت میشود !
 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 20 شهريور 1394 | 4:31 PM | نويسنده : حدیثه

کاش می شد قلب ها آباد بود

کینه و غم ها به دست باد بود

 


کاش می شد دل فراموشی نداشت 

 

نم نم باران هم آغوشی نداشت

 


کاش می شد کاش های زندگی 

تا می شد در پشت قاب بندگی

 


 

کاش میشد کاش ها مهمان شوند

درمیان غصه ها پنهان شوند


کاش می شد آسمان غمگین نبود

رد پای کینه ها رنگین نبود

 


کاش میشد روی خط زندگی

 

با تو بود تا مُنــتـهای زندگی

ابزار پرش به بالا
تاريخ : سه شنبه 3 شهريور 1394 | 8:21 PM | نويسنده : حدیثه

در اندرون تو كسي ست

دنيايي ست

و ترا ياري خواهد داد كه خواستن را

به شدن بدل كني

و نيرويي نهفته كه گام هايت را

پيوسته به راه تواند برد

پس خويشتن را آنگونه كه مي پسندي ترسيم كن

و دست به كار آنچه بايد.

هر روز تنها گامي بردار،آرام و پر توان

در امتداد آن روياي دلپذير

آري گاه چنين شود كه تداوم راه

سخت و ناممكن آيد

رويايت را فرو مگذار

پس آنگاه ، سحرگاهي فرا خواهد رسيد

كه چشم بگشايي و خويشتن را ببيني

بايسته و پرتوان

و آميختهء آنچه كه ميخواسته اي

اين كمترين پاداش شهامت است

و ايمان به آنكه در توست

و آويختن به روياهايت

روياهايت را فرو مگذار.


دونا لوين

مترجم : دكتر مهدي مقصودي

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394 | 6:52 PM | نويسنده : حدیثه
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین

قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا

مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا

قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند


کاظم بهمنی 


ابزار پرش به بالا
تاريخ : شنبه 22 فروردين 1394 | 9:11 PM | نويسنده : حدیثه

بايد مراقب ترديدها بود!

آنها...

از پنهاني ترين نقاط،

عشق را نشانه رفته اند.

"سعيد ن‍ژاد سليماني"

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 14 فروردين 1394 | 9:47 PM | نويسنده : حدیثه

دلم میخواد...

محکم بگیرمت بغلم و بچلونمت...

جیغ بزنی و با شیطنت بگی:

ولم کن عشقم یکی میبینه...

منم بگم ببینه...

مال خودمی...

عشق خودمی...

عمر منی عزیزم...

بذار همه بدونن...

ابزار پرش به بالا
تاريخ : یک شنبه 3 اسفند 1393 | 11:30 PM | نويسنده : حدیثه

هفت شماره را میگیرم ...
(ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل)
... بــــــــــــــــــــوق ...
شماره مورد نظر در شبکه زندگی انسانها موجود نمی باشد،
لطفا" مجددا " شماره گیری نفرمایید !
هفت شماره دیگر !
(دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما )
... بــــــــــــــــــــوق ...
مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد !
.
.
.
باز هم هفت شماره دیگر !
(خدا ، پروردگار ، حق ، رب ، خالق ، معبود ، یکتا)
... بــــــــــــــــــــوق... بــــــــــــــــــــوق ...
... لطفا" پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید !
... بــــــــــــــــــــوق ...
سلام ... خدای من !
اگر پیغاممو دریافت کردین، لطفا" تماس بگیرید، فقط یکبار !
من خسته شدم از بس شماره گرفتم و هیچکس، هیچ جوابی نداد !
شماره تماس من :
(غرور ، نفرت ، حسادت ، حقارت ، حماقت ، حرص ، طمع)
منتظر تماس شما هستم . انسان !

ابزار پرش به بالا