تاريخ : پنج شنبه 16 بهمن 1393 | 1:5 AM | نويسنده : حدیثه

تو مرجاني، تو در جاني تو مرواريد غلطاني


اگر قلبم صدف باشد، ميان آن تو پنهاني

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : سه شنبه 7 بهمن 1393 | 4:15 PM | نويسنده : حدیثه

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظهء شادی که گذشت،

غصه هم خواهد رفت

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز...

ابزار پرش به بالا
تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | 1:24 AM | نويسنده : حدیثه

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ هست

ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ

مثل ﺩﻝِ ﺁﺩما

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 7:18 PM | نويسنده : حدیثه

 

چه می آید به تو
اخم،
وقتی دیر می شود …
قرار به هم رسیدنمان!

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 7:8 PM | نويسنده : حدیثه

 

اغلب فکر می‌کنیم اینکه به یاد کسی هستیم
منتی است بر گردن آن شخص!
غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم
این هنر اوست نه ما
“به یاد ماندنی بودن”
بسیار مهمتر از به یاد بودن است …

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 28 آذر 1393 | 9:52 PM | نويسنده : حدیثه

بگذار در آغوشت پرواز کنم
این پرنده
بی قفس می میرد …

ابزار پرش به بالا
تاريخ : پنج شنبه 20 آذر 1393 | 1:2 PM | نويسنده : حدیثه

یه وقت به سرت نزند ! که شعر هایم را بتکانی...

چرا که رسوا خواهم شد...!

و همه خواهند دید!!!

لحظه لحظه تو را در میان واژه هایم...!

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 18 مهر 1393 | 12:48 AM | نويسنده : حدیثه

تنهایی یعنی بعضی اشکای بی دلیل ،

بی‌بهانه ، یه دفعه‌ای ، نصف‌ شبی

عجیب آدم رو آروم میکنه…

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 18 مهر 1393 | 12:33 AM | نويسنده : حدیثه

تنهایی … دیوار … قهوه های سر رفته از حوصله ام

اتاقی که چهار تاق باز ، روی من خوابیده

چشم هایی که از ساعت ، کار افتاده ترند

و شانه های تو ، که زیر بار ِ باران نمی روند

باید گریه ام را روی بی کسی هایم تنظیم کنم

و این یعنی تنهایی

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : چهار شنبه 9 مهر 1393 | 4:16 PM | نويسنده : حدیثه

بی تـــــــــــــــــــو هیچ نمیخواهم....
نه آسمان!
نه زمین!
نه باران!
نه خیس شدن!
نه تازگی!
نه طراوت....
گرمای دستانت را به من بده،همه چیز را از من بگیر...!!!

 

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : یک شنبه 6 مهر 1393 | 3:34 PM | نويسنده : حدیثه

حالا که فکر می کنم میبینم راست میگوید

فشار قبر هم میتواند دوست داشتنی باشد

اگر در آغوشت بمیرم و مرا همانجا دفن کنی

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 4 مهر 1393 | 6:9 PM | نويسنده : حدیثه

دوستی را که چشم انتخاب کند ؛

ممکن است محبوب " دل " نشود !

ولی آن را که دل انتخاب کند ؛

بی گمان " نور چشم " خواهد شد !!!

ابزار پرش به بالا
تاريخ : جمعه 4 مهر 1393 | 5:44 PM | نويسنده : حدیثه

وقتی می خندی تمام قندهای عالم در دلم آب می شود


لبخند شیرینت پایان روزگار تلخ من است !

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393 | 11:17 AM | نويسنده : حدیثه

دم چشمهایت گرم


با آن
دوستت دارم های عاشقانه اش…

از زیر زبانت که نمیتوان حرفی کشید !

 

ابزار پرش به بالا
تاريخ : سه شنبه 1 مهر 1393 | 10:59 AM | نويسنده : حدیثه

وقتی با گفتگو مشکلتون حل نشد ؛
وقتی بحثتون به بن بست رسید ،
فقط….
بغلـــــــش کن …
دم گوشش بگو خله
دوست دارم
همین کافیه !

 

ابزار پرش به بالا